♥عاشقانــه♥سلطان غـ ـــم♥

آخرین سنگر سکوته! خیلی حرفا گفتنی نیست!



 

من از عشق لبریزم...                        

 

هوا سردست ...

من از عشق لبریزم چنان گرمم ...

چنان با یاد تو در خویش سر گرمم ....

که رفت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته ست!

هوا سردست اما من ... به شور و شوق دلگرمم چه فرقی می کند فصل بهاران یا زمستان است!

تو را هر شب درون خواب می‌بینم

تمام دسته های نرگس دی ماه را در راه می‌چینمو وقتی از میان کوچه می‌آیی ...

و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم ...به خود آرام می‌گویم :دوباره خواب می‌بینم!

دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد بیا...

من دسته های نرگس دی ماه را در راه می چینم !!

                                        

نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت 20:34 توسط نســــــــــیم| |

قالب : بلاگفا